اگر سیاست پاپ نگهداری اروپا برای ماندگاری مسیحیت بود، برای خمینی و رژیماش نگهداری اسلام شیعه با هزینه فدا کردن ایران همراه میباشد.
در اروپا صومعهها، مرکزی برای گسترش تمدن شدند و در ایران مسجدها انگلی برای مکیدن خون مردم و گرد آوردن خمس و زکوۀ گشتند. در اروپا گذر از فئودالی به سرمایه داری چند سد سال به درازا کشید و پهلویها ایران را در زمان کوتاهی به سرمایه داری و شایسته سالاری رساندند، ولی دشمنان ایران آن را برنتافتند و به یاری همه گروههای سیاسی با رژیم در افتادند و آن را از بین بردند و یک رژیم فئودالی دیگری جایگزین آن کردند.
در راس هرم قدرت این رژیم ولی فقیه نماینده امام
زمان قرار دارد، جمهوری اسلامی مانند فئودالهای سده میانهای است که در آن روابط
و نه ضوابط مهم است و قوانینی عرفی و ملی کارآمد نیست. خویشاوند سالاری ارثی
جانشین شایسته سالاری شده است و کسانی مانند برادران لاریجانی چندین نهاد حکومتی
را زمانی در گزینش خود داشتند و آقازادهها ایران را غارت نمودهاند.
در رژیم فئودالی کلاسیک
گردنکشان فاسد را داشتند که به آنها زمین برای مزایا و پشتیبانی داده بودند و
رژیم اسلامی سپاه تبهکار را دارد که به غیر از پول به آنها پروانه درگیری در
کارهای اقتصادی و قاچاق در برابر وفاداری به رهبر داده است. و خامنهای در منطقه
قرق شده با ده هزار مامور امنیتی زندگانی میکند و دیگر سران رژیم در کاخهای مجلل
تسخیری بهسر میبرند. پاپ با کمک فئودالها جهاد مسیحی با جنگ صلیبی راه انداخت و
جمهوری اسلامی با سپاه قدس و صدور انقلاب اسلامی در آرزوی آزادی فلسطینی است! پاپ
میگفت او جانشین سنت پیتر است و خامنهای که خود را نماینده امام زمان میداند!
در غرب سلحشوران از منافع
پاپ نگهداری میکردند و آخوندهای ما نیز همیشه از نیروی تبه کارها و لاتها برای منافع خود استفاده کردهاند. در سیستم فئودالی
چندین دادگاه وجود داشت و در جمهوری اسلامی برای دزدان و رانت خواران خودی دادگاهها
ساختگی است، با این اوضاع کی ما میخواهیم
لایق شایسته سالاری شویم؟ البته که این مهم بستگی به یک همت و خواست ملی دارد.
مذهب را اختراع کردند تا
مردم به جای اعتراض دعا کنند. آتیه
آریان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر